مقدمه
بسیاری از ما با این سوال مواجه شدهایم: واقعاً چرا کار میکنیم؟ اولین و سریعترین پاسخی که به ذهنمان میرسد، کسب پول است. اکنون مسئله اصلی میشود این: چطور میتوانیم بیشتر پول درآوریم؟ اصلا چرا باید بیشتر پول درآوریم؟!
من در این مقاله سعی دارم شما را مجبور کنم تا از زاویه دیگری به این مسائل نگاه کنید تا به درکی برسید که ضامن موفقیت شما در هر کسب و کاری باشد. درواقع من سعی دارم با طرح این سوالات کلیدی، شما را به سمت یک مفهوم عمیقتر هدایت کنم: ما کار میکنیم و پول درمیآوریم تا زمان بخریم.
تصور کنید برای خرید خانهی دلخواه خود به صد سال پسانداز نیاز دارید. هدف از کسب پول بیشتر این است که بتوانید نود و نه سال از این زمان را بخرید و با تنها یک سال پسانداز کردن، به هدف خود برسید. این موضوع به محدودیت ذاتی زمان بازمیگردد؛ ما جاودانه نیستیم و زمانمان محدود است. اگر جاودانه بودیم، بسیاری از سازوکارهای کنونی در زندگی ما تغییر میکرد. حال که اینطور نیست و زمان ما محدود است، بررسی اینکه این محدودیت زمانی چه تأثیری بر پتانسیل پولسازی ما دارد، اهمیت پیدا میکند.
اگر با مشاهده ویدئو راحتترید، ویدئوی زیر را نگاه کنید.
اگر با متن راحتترید، به خواندن ادامه بدید!
بهای بینهایت زمان و فرمول پتانسیل پولسازی
بهای زمان را بینهایت است. چرا؟ زیرا زمان تولید نمیشود، بازیافت نمیشود، قابل انتقال نیست و نمیتوان آن را مستقیماً خرید. البته، میتوان به صورت غیرمستقیم زمان را خرید، مثلاً با استخدام کردن افراد و خریدن زمان آنها. این نکته، بهخصوص برای کسانی که کارمند هستند، یک تلنگر مهم است که باید برنامهای برای عدم کارمندی برای همیشه داشته باشند.
با کنار هم قرار دادن مفهومی مانند پولی که درمیآوریم و زمانی که صرف میکنیم، به شناخت مهمی از خود میرسیم که همان پتانسیل پولسازی ماست. میتوانیم فرمولی ساده برای این مفهوم ارائه دهیم:
پتانسیل پولسازی (V) = زمان (T) / درآمد (A)
در این فرمول، V نشاندهندهی ارزش تجاری یا پتانسیل پولسازی شما در یک زمینه خاص است. A درآمد شما در آن زمینه خاص است و T زمانی است که صرف کسب آن درآمد میکنید.
برای درک بهتر، یک مثال را در نظر بگیرید. اگر برای کسب ۱۰ میلیون تومان درآمد در یک زمینه خاص:
- یک ماه کار میکنید، پتانسیل پولسازی شما یک مقدار مشخص است.
- یک روز کار میکنید، پتانسیل پولسازی شما کاملاً متفاوت و بسیار بیشتر است.
- یک ساعت کار میکنید، پتانسیل پولسازی شما باز هم متفاوت و به مراتب بالاتر است.
کاری که باید انجام دهیم، محاسبهی این پتانسیل پولسازی (V) برای فعالیتهای مختلفی است که انجام میدهیم.
اگر هدف ما فقط و فقط پول درآوردن است، منطق حکم میکند که زمان بیشتری را به فعالیتهایی اختصاص دهیم که بالاترین V را دارند.
به عنوان مثال زمینههای مختلفی وجود دارد که پتانسیل پولسازی شما در آن صفر است! مثلا من در زمینه استخراج نفت هیچ دانش و تجربهای ندارم. درنتیجه V من در این زمینه صفر است. اگر هدف شما فقط و فقط پول درآوردن است، توصیه میکنم تمام کارهایی را که بلدید بررسی کرده، زمان صرف شده و درآمد کسب شده از آنها را مشخص کرده و V هریک از آنها را محاسبه کنند؛ سپس زمان بیشتری را به فعالیتی با بالاترین V اختصاص دهند و به ترتیب زمان کمتری را برای فعالیتهایی با V کمتر صرف کنند.
استراتژی هوشمندانه و پولساز: روش پولسازی تمام پولدارهای دنیا!
فرض کنید پس از بررسی فعالیتهای خود، متوجه میشوید که پتانسیل پولسازی شما در زمینه ترید و سرمایهگذاری بالاست، یا شاید در حال حاضر بالا نیست اما مایلید که اولین و بالاترین V برای شما باشد. در این صورت، یک پیشنهاد هوشمندانه و پولساز وجود دارد که فراتر از استراتژیهای معاملاتی یا مدیریت ریسک و سرمایه است.
سعی نکنید A (درآمد) را به صورت مستقیم افزایش دهید. به عنوان مثال، اگر در حال حاضر به طور میانگین در هفته ۱۰۰ دلار سود از ترید کسب میکنید، تلاش برای افزایش فوری این مقدار به ۱۰۰۰ دلار بسیار سخت است و با آن مقابله میشود. این مقابله در همه جا وجود دارد؛ اگر به عنوان کارمند حقوق خود را بسیار بالاتر از ارزش فعلی زمانتان درخواست کنید، احتمالاً با پاسخ منفی و حتی اخراج مواجه میشوید.
اما نکته کلیدی و استراتژیک اینجاست:
شما میتوانید T (زمان صرف شده) را کاهش دهید. این کار بسیار ساده است و هیچ مقاومت بیرونی در برابر آن وجود ندارد.
علاوه بر این، ابزارهای لازم برای کاهش T وجود دارند. یعنی اگر با دانش و تجربه فعلی خود در یک هفته ۱۰ دلار درآمد دارید، میتوانید کاری کنید که با استفاده از ابزارها و روشهای مناسب، همین ۱۰ دلار را در یک روز به دست آورید و در نتیجه، پتانسیل پولسازی (V) خود را تا هفت برابر افزایش دهید!
ارتباط ارزش زمان و خودکارسازی با ترید و سرمایهگذاری
حال سوال اینجاست که تمام این بحثها چه ارتباطی با ترید و سرمایهگذاری دارد؟ قبل از پاسخ صریح به این سوال، لازم است یادآوری کنم که برای هر شخص حداکثرِ مشخصی در انجام هر کاری وجود دارد. البته که این حد بالا یا حداکثر توان در انجام یک کار خاص، برای اشخاص مختلف متفاوت است. ولی شما شخصا نمیتوانید از حد توان خودتان فراتر روید! اما همواره میتوانید زمان صرف شده برای انجام آن کار را کاهش دهید و با زمان آزاد شده، کارهای دیگری بکنید و پول بیشتری درآورید!
موثرترین و کمهزینهترین راه برای کاهش T با آهنگ بیشتر نسبت به A، خودکارسازی یا اتوماسیون است.
این دقیقاً دلیل وجود اتوماسیون در تمام صنایع است؛ از اتوماسیون صنعتی و اداری گرفته تا اتوماسیون دیجیتال مارکتینگ و خطوط تولید. صاحبان ابزارهای اتوماسیون ابتدا برای خود و سپس برای مشتریانشان، سعی در کاهش T دارند.
خودکارسازی در بازار سرمایه و ترید، همان معاملات الگوریتمی یا الگوتریدینگ است.
یادآوری این مسئله ضروری است که الگوتریدینگ صرفاً به معنای سرهم کردن چند ربات، اندیکاتور یا دیتا و انجام یک یا دو بکتست نیست. همانطور که در یک خط تولید خودروسازی، صرفاً با سرهم کردن قطعات نمیتوان یک تویوتا ساخت، در ترید نیز با سرهم کردن چند اندیکاتور و بکتست، نمیتوانید یک محصول نهایی (استراتژی یا حتی ربات) مفید و سودآور داشته باشید.
اینجاست که ارزش دید کمّی مشخص میشود. باید نگاه کنید و ببینید در واقعیت چه اتفاقی میافتد، چرا شرکتهایی مانند تویوتا در اتوماسیون موفق هستند و چرا شرکتهای دیگر مانند ایران خودرو در این زمینه ضعف دارند. پاسخ در رویکرد و فرآیند نهفته است. نتیجه و کیفیت خروجی کارهای تویوتا و ایران خودرو هم مشخص است!
پس ریشه و دانش اصلی چیست و کجاست؟! چرا تویوتا، تویوتا است و ایران خودرو، ایران خودرو؟!
پیشنیاز موفقیت در الگوتریدینگ: کوانت تریدینگ
پیشنیاز الگوتریدینگ موفق، کوانت تریدینگ است. همانطور که برای ساخت یک ساختمان ابتدا نقشهکشی و طراحی میشود یا در خودروسازی ابتدا فرآیند طراحی مهندسی انجام میشود، شما باید ابتدا چیزی را طراحی، تدوین، تست و ارزیابی کنید و سپس آن را خودکارسازی نمایید. نباید صرفاً به صورت تصادفی شروع به کار کنید، مانند شروع به پیریزی ساختمان بدون نقشه یا سرهم کردن قطعات خودرو.
تویوتا هم به این دلیل تویوتا است که اول دقیق و بی نقص طراحی میکند، بعد اجرا. ایران خودرو هم به این دلیل ایران خودرو است که واقعا طراحی نمیکند! فقط سعی میکند صرفا با تغییر چراغ و داشبورد و بدنه، که در اینها هم هیچ اصولی رعایت نشده، صرفا چیز جدیدی بسازد …!
تویوتا قبل از ساخت خط تولید انبوه یک مدل خودرو، ابتدا خودرو را قطعه به قطعه طراحی میکند. این فرآیند شمال مراحل کلی زیر است:
- نیازسنجی بازار: طراحی برای چه کاری و چه کسانی انجام میشود؟
- تعیین ویژگیها: خودرو چه ویژگیهایی باید داشته باشد تا انتظارات مشتری را برآورده کند؟
- انتخاب قطعات: قطعات چگونه باید انتخاب شوند؟
- تحقیقات بازار: انجام تحقیقات جامع بازار.
- تستهای آزمایشگاهی و شبیهسازی: انجام تستهای دقیق در محیط آزمایشگاه و شبیهسازی.
- ساخت نمونه اولیه: ساخت نمونهای که گاهی برای تست اولیه با طرحهای خاص پوشانده میشود تا شناخته نشود. این تستها در محیط خود کارخانه انجام میشوند.
اگر دقت کرده باشید، کل کارهای بالا درواقع یک فرایند قدم به قدم برای حداکثر کردن احتمال رسیدن به هدف است. جمله قبل، دقیقاً تعریف استراتژی است! طراحی و تدوین استراتژی معاملاتی هم فرایند مشابهی دارد که در مقاله دیگری به آن میپردازم. حتی این مرحلهی ساخت و تست نمونه اولیه، مشابه پیپر تریدینگ یا ترید با پول مجازی یا پول واقعی اما کم در بازار سرمایه است.
همان طور که متوجه شدید، این یک فرآیند جهانی است و در همه جا و همه صنایع وجود دارد. شما نمیتوانید بدون طی کردن این مراحل، صرفاً با دیدن قواعد یک استراتژی یا روش خاص در ترید انتظار موفقیت داشته باشید؛ فکر میکنید حتی اگر ایران خودرو نقشههای کامل طراحی تویوتا لندکروزر را داشته باشد، آیا میتواند با همان کیفیت و ارزندگی آن را بسازد؟! به هیچ وجه! ساختار اقتصادی، صنعتی، مدیریتی، زنجیره تامین و بسیار موارد دیگر در شرکت و حتی دو کشور ایران و ژاپن با هم متفاوت است. ایران خودرو ابتدا باید لندکروزر را به درستی و با توجه به نیازها و شرایط خود و ایران بومیسازی کند. برای بومیسازی موفق هم باید فرایند بالا را برای خود و متناسب با خود تکرار کنید – کاری که خودروسازان چین به درستی انجام میدهند …!!!
بنابراین، اگر میخواهیم الگوتریدر موفقی باشیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید کوانت تریدینگ را بلد باشیم.
لازم است کوانت تریدینگ را بلد باشیم و به درستی انجامش دهیم تا بتوانیم متناسب با شرایط و نیازهای خود، استراژمان را تدوین کنیم. یا حتی بتوانیم استراتژی دیگران را برای خود به درستی کپی کنیم!
پاسخ به یک شبهه مهم: آیا راه دیگری جز کوانت تریدینگ وجود دارد؟
شاید این شبهه برای شما باقی بماند: از کجا معلوم که تنها راه موفقیت، کوانت تریدینگ باشد؟ شاید یک “زرشک پلو” (راه میانبر یا جادویی) وجود داشته باشد که ساقیزاده آن را نمیگوید یا بلد نیست.
مطمئن باشید که این “زرشک پلو” وجود ندارد. اولاً، دلیل آن این است که اتوماسیون و خودکارسازی را در هر صنعتی میبینید و هیچ صنعتی هم برای خودش چنین “زرشک پلویی” ندارد که ترید بخواهد داشته باشد.
ثانیاً، حتی اگر به فرض محال چنین راهی وجود داشت، آن “زرشک پلو” برای سازنده خود زمان میخرد، نه لزوماً برای شما!
نتیجهگیری: تنها راه موفقیت در ترید به عنوان شغل
حال که میدانید ترید و سرمایهگذاری میتواند شغل شما باشد (تصمیمی که احتمالا بعد از خواندن مقاله قبل گرفتهاید)، در این فصل با بیانی علمی و منطقی توجیه شدهاید که تنها راه موفقیت شما در این مسیر چیست.
کوانت تریدینگ نه تنها جواب میدهد، بلکه بر اساس این منطق و استدلال، تنها نوع تریدی است که جواب میدهد!
تصمیم نهایی با شماست. اکنون با درک ارزش بینهایت زمان، مفهوم پتانسیل پولسازی، اهمیت کاهش زمان (T) نسبت به افزایش درآمد (A)، نقش حیاتی خودکارسازی و الگوتریدینگ، و لزوم رویکرد کمّی و فرآیندمحور (طراحی و تست قبل از اتوماسیون)، میتوانید مسیر موفقیت خود در دنیای ترید و سرمایهگذاری را بر پایهای منطقی و اثبات شده بنا نهید.
⭐️ محتوای این مطلب از دوره آموزشی مبانی و مفاهیم کوانت تریدینگ و الگوتریدینگ اقتباس شده است. ⭐️
〰️〰️〰️〰️〰️
🔵🔵🔵 همین حالا در دوره رایگان مبانی و مفاهیم کوانت تریدینگ و الگوتریدینگ ثبت نام کنید! 🔵🔵🔵
🔴🔴🔴 در کانال یوتیوب الگویو عضو شوید و بخشهای رایگان سایر دورهها را مشاهده کنید! 🔴🔴🔴
🟢🟢🟢 در بحث و تبادل نظر تخصصی درباره این دوره شرکت کنید! 🟢🟢🟢
〰️〰️〰️〰️〰️



